مصادیق:
البته به شما بگویم عزیزانِ من! منکر را بشناسید. چیزهایی ممکن است به نظرِ بعضی منکر بیاید؛ در حالی که منکر نباشد.(77/02/22)
خودنمایی و جلوهفروشی، یک لجظه است و آثارِ سوء آن برای کشور، برای جامعه، برای اخلاق، حتی برای سیاست، آثارِ مخرب و ماندگار است. خانمها خیلی باید مراقبت کنند مسئلهی حجاب را، مسئلهی عفاف را؛ وظیفهی آنهاست. (91/02/23)
گناهکار فقط بدحجاب نیست که بعضی فقط به مسألهی بدحجابی چسبیدهاند. این یکی از گناهان است و از خیلی از گناهان کوچکتر است. کسی غیبت میکند، کسی دروغ میگوید، کسی مسخره میکند، کسی کمکاری میکند. اینها همه منکر است.(71/07/29)
در خانواده هم میشود نهی از منکر کرد. در بعضی خانوادهها حقوقِ زنان رعایت نمیشود؛ در بعضی خانوادهها حقوقِ جوانان رعایت نمیشود؛ در بعضی خانوادهها، بخصوص حقوقِ کودکان رعایت نمیشود. اینها را باید به آنها تذکر داد. حقوقِ کودکان را تضییع کردن، فقط به این هم نیست که انسان به آنها محبّت نکند؛ نه. سوء تربیتها، بیاهتمامیها، نرسیدنها، کمبودِ عواطف و از این قبیل چیزها هم ظلم به آنهاست.(79/09/25)
منکراتی که در سطحِ جامعه وجود دارد و میشود از آنها نهی کرد و باید نهی کرد، از جمله اینهاست: اتلافِ منابعِ عمومی، اتلافِ منابعِ حیاتی، اتلافِ برق، اتلافِ وسایلِ سوخت، اسراف در آب و اسراف در نان.(79/09/25)
بالاترین تخلفها، آن تخلفها و جرایمی است که پایههای نظام را سست میکند: نومید کردنِ مردم، نومید کردنِ دلهای امیدوار، کج نشان دادنِ راهِ درست، گمراه کردنِ انسانهای مؤمن و با اخلاص، سوء استفاده کردن از اوضاع و احوالِ گوناگون در جامعه اسلامی، کمک کردن به دشمن، مخالفت کردن با احکامِ اسلامی و تلاش برای به فساد کشاندنِ نسلِ مؤمن.(71/05/07)
امروز دستهایی تلاش میکنند تا فساد را به صورتِ نامحسوس نه آن طوری که شما در خیابان ببینید و بفهمید به شکلهای گروهکی، ترویج کنند و جوانان را به فساد بکشانند؛ پسرها را به فساد بکشانند؛ مردم را به بیاعتنایی بکشانند. منکرات اینهاست.(71/05/07)
بزرگترین نعمتِ خدا وجودِ این نظام است و بزرگترین معروف، دفاع از این نظام است. این بزرگترین کاریست که باید انجام گیرد.(80/06/15)
شیوه:
قرآن میفرماید: "ادع الی سبیل ربک بالحکمه" حکمت، حکمت، حکمت. اندیشهی مستحکم را تعبیر به حکمت میکنند. حکمت، که انبیا به آن ممتازند و از آنِ بندگانِ بگزیده و صالح است، همان فکر مستحکمی است که هیچ ابزارِ عقلانی نمیتواند آن را نفی کند و از بین ببرد. هیچ استدلال و تجربهای هم نمیتواند آن را خنثی کند.(75/02/26)
وقتی که شما برای کمک به نظامِ اسلامی مردم را به نیکی امر میکنید مثلاً احسان به فقرا، صدقه، رازداری، محبّت، همکاری، کارهای نیک، تواضع، حلم، صبر و میگویید این کارها را بکن؛ هنگامی که دلِ شما نسبت به این معروف، بستگی و شیفتگی داشته باشد، این امرِ شما، امر صادقانه است. وقتی کسی را از منکرات نهی میکنید مثلاً ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموالِ عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیسِ مردم، غیبت کرردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظامِ اسلامی کار کردن، با دشمن اسلامی همکاری کردن و میگویید این کارها را نکن؛ وقتی که در دلِ شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهیِ صادقانه است و خودِ شما هم طبقِ همین امر و نهیتان عمل میکنید. اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان مشمولِ این جمله میشود که "لعن الله الامرین بالمعروف التّارکین له".(79/09/25)
آن جایی که جای رفق است، که غالبِ جاها هم از این قبیل است انسان باید با "رفق" عمل کند؛ برای اینکه بتواند با محبّت آن حقایق را در دلها و در ذهنها جا بدهد و جایگزین کند. تبلیغ برای این است؛ برای زنده کردنِ احکامِ الهی و اسلامی.(78/01/23)
خودتان را مجهز کنید، مسلح به سلاحِ معرفت و استدلال کنید، بعد به این کانونهای فرهنگی-هنری بروید پذیرای جوانها باشید.
با روی خوش هم پذیرا باشید؛ با سماحت، با مدارا. فرمود: "و سنّه من نبیّه"، که ظاهراً عبارت است از "مداراه النّاس"؛ مدارا کنید.
ممکن است ظاهرِ زنندهای داشته باشد؛ داشته باشد. بعضی از همینهایی که در استقبالِ امروز بودند، خانمهایی بودند که در عرفِ معمولی به آنها میگویند "خانمِ بدحجاب"؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنیم؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقصِ او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است، نمیبینند. "گفتا شیخا هر آنچه گویی هستم / آیا تو چنان که مینمایی هستی؟".
ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید.البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبانِ خوش، نه با ایجادِ نفرت.(91/7/19)
چرا این واجبِ در جامعهی اسلامی هنوز اقامه نشده است؟ نگویید به من چه؛ او هم نمیتواند بگوید به تو چه؛ اگر هم گفت، شما اعتنا نکنید. بعضی خیال میکنند تا منکری دیده شد، باید با مشت به سراغش بروند! نه، ما سلاحی داریم که از مشت کارگرتر است. آن چیست؟ سلاحِ زبان! زبان از مشت خیلی کارگرتر و نافذتر و مؤثرتر است؛ مشت کاری نمیکند.(70/8/15)
کسی که میبینید خلافی را مرتکب میشود؛ دروغ، غیبت، تهمت، کینورزی نسبت به برادرِ مؤمن، بیاعتنایی به محرمات دین، بیاعتنایی به مقدّسات، اهانت به پذبرفتههای ایمانیِ مردم، پوششِ نامناسب، حرکتِ زشت، یک کلمهی آسان بیشتر نمیخواهد؛ بگویید این کارِ شما خلاف است، نکنید؛ لازم هم نیست که با خشم همراه باشد. شما بگویید، دیگران هم بگویند، گناه در جامعه خواهد خشکید.(70/8/15)
عاملی که جامعه را اصلاح میکند همین نهی از منکرِ زبانیست. به آن آدمِ بدکار، به آن آدمِ خلافکار، به آن آدمی که اشاعهی فحشا میکند، به آن آدمی که میخواهد قبحِ گناه را از جامعه ببرد، مردم باید بگویند. ده نفر، صد نفر، هزار نفر! افکارِ عمومی رویِ وجود و ذهنِ او باید سنگینی کند. این، شکنندهترینِ چیزهاست. همین نیروهای مؤمن و بسیجی و حزباللهی؛ یعنی همین عامهی مردمِ مؤمن؛ یعنی همین اکثریتِ عظیمِ کشورِ عزیزِ ما؛ همینهایی که جنگ را اداره کردند؛ همینهایی که از اول انقلاب تا به حال با همهی حوادث مقابله کرند، در این مورد مهمترین نقش را میتوانند داشته باشند.(71/4/22)
امر به معروف و نهی از منکر یک واجب است که رودربایستی و خجالت برنمیدارد... بزرگترین حربه در مقابلِ گناهکار، گفتن و تکرار کردن است.(71/7/29)
اصلاً هم لازم نیست زبان گزنده باشد و یا شما برای رفعِ آن منکر، سخنرانی بکنید. یک کلمه بگویید: آقا! خانم! برادر! این منکر است. شما بگویید، نفرِ دوم بگوید، نفر سوم بگوید، نفرِ دهم بگوید، نفرِ پنجاهم بگوید؛ کی میتواند منکر را ادامه دهد؟(77/2/22)
امر به معروف و نهی از نکر باید با حالتِ استعلا باشد. روح و مدلِ امر به معروف، مدلِ امر و نهی است؛ مدلِ خواهش و تقاضا و تضرع نیست. نمیشود گفت خواهش میکنم شما این اشتباه را نکنید؛ نه، باید گفت آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا میکنی؟(79/4/19)