رنگی شبیهِ نور

فرهنگ به معنای هوایی‌ست که ما تنفس می‌کنیم...

رنگی شبیهِ نور

فرهنگ به معنای هوایی‌ست که ما تنفس می‌کنیم...

ما جامعه‌ای می‌خواهیم که رنگ‌ش شبیهِ نور باشد...
*****
نمونه‌ی کاملِ دنیای انسانی در دورانِ ظهورِ حضرتِ بقیه‌الله ارواحنا فداه اتفاق خواهد افتاد و از آن‌جا –من به شما عرض بکنم- دنیا شروع خواهد شد. ما امروز در زمینه‌های مقدّماتیِ عالمِ انسانی داریم حرکت می‌کنیم. ما مثلِ کسانی هستیم که در پیچ و خم‌های کوه‌ها و تپه‌ها و راه‌های دشوار داریم حرکت می‌کنیم تا به بزرگ‌راه برسیم. وقتی به بزرگ‌راه رسیدیم، تازه هنگامِ حرکت به سمتِ اهدافِ والاست.(1389/9/10)

نویسندگان

۱ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است

شعر اگر از تو نگوید همه عصیان باشد

زنده در گور غزل‌های فراوان باشد

نظمِ افلاک سراسیمه به هم خواهد ریخت

نکند زلف تو یک وقت پریشان باشد

سایه‌ی ابر پیِ توست، دلش را مشکن

مگذار این همه خورشید هراسان باشد

مگر اعجاز جز این است که بارانِ بهشت

زادگاهش برهوتِ عربستان باشد

چه نیازی‌ست به اعجاز، نگاهت کافی ست

تا مسلمان شود انسان، اگر انسان باشد

فکر کن فلسفه‌ی خلقتِ عالم تنها

رازِ خندیدنِ یک کودکِ چوپان باشد

چه کسی جز تو چهل مرتبه تنها مانده

از تحیّر دهنِ غارِ حرا وا مانده

عشق تا مرزِ جنون رفت در این شعر، محمّد

نامت از وزن برون رفت در این شعر، محمّد

شأنِ نامِ تو در این شعر و در این دفتر نیست

ظرف و مظروف هم اندازه‌ی یکدیگر نیست

از قضا رد شدی و راهِ قدر را بستی

رفتی آن‌سوتر از اندیشه و در را بستی

رفتی آنجا که به آن دستِ فلک هم نرسید

و به گردِ قدمت بالِ ملک هم نرسید

عرش از شوقِ تو جان داده، کمی آهسته!

جبرئیل از نفس افتاده، کمی آهسته!

پشتِ افلاک به تعظیمِ شکوهت خم شد

چشمِ تو فاتحِ اقلیم نمی‌دانم شد

آنچه نادیده کسی دیدی و برگشتی باز

سیب از باغ خدا چیدی و برگشتی باز

شاعر این سیب حکایات فراوان دارد

چتر بردار که این رایحه باران دارد... 

سید حمیدرضا برقعی

  • ضُحی